ارسال شده در یک شنبه 29 بهمن 1391برچسب:, - 7 PM

 

داستان فرشته نجات

مرد داشت در خیابان حرکت می کرد که ناگهان صدایی از پشت گفت:

- اگر یک قدم دیگه جلو بری کشته می شی.

مرد ایستاد و در همان لجظه اجری از بالا افتاد جلوی پاش.مرد نفس راحتی کشید و با تعجب

دوروبرشو نگاه کرد اما کسی رو ندید.بهر حال نجات پیدا کرده بود.

به راهش ادامه داد.به محض اینکه می خواست از خیابان رد بشه باز همان صدا گفت:

- ایست!

مرد ایستاد و در همان لحظه ماشینی با سرعت عجیبی از جلویش رد شد.بازم نجات پیدا

کرد.مرد پرسید تو کی هستی و صدا جواب داد م فرشته نگهبان ت هستم. مرد فکری کرد و

گفت:

-پس اون موقعی که من داشتم ازدواج می کردم تو کدوم گوری بودی؟



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






نويسنده فاطمه