ارسال شده در پنج شنبه 21 دی 1391برچسب:, - 3 PM

 یه بار رفته بودم درمانگاه آمپول بزنم،یه دختره اومد آمپولمو بزنه
معلوم بود خیلی تازه کاره
همینجوری که سرنگو گرفته بود توی دستش،لرزون لرزون اومد سمت من و گفت:
"بسم الله الرحمن الرحیــــم"
منم که کپ کرده بودم از ترسم گفتم: اشهد ان لا اله الا الله
هیچی دیگه...
انقدر خندید که نتونست آمپولو بزنه
خدارو شکر یکی دیگه اومد زد



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






نويسنده فاطمه